به گزارش روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در سرمقاله امروز روزنامه فرهیختگان آورده است:
ملت ما در حال پشتسر گذاشتن دیماه است، دیماهی که دو هفته آخر آن پر از حادثه بود. آزمون سخت برای ملت بزرگ ایران که سرافراز از آن بیرون آمدند و مشخصه اصلی آن رویارویی تمامعیار نظام سلطه و لشکر ظلم و استکبار در مقابل ایران اسلامی بود.
خلق دو ایامالله در آن و مجموعه حوادثی که هرکدام نیازمند بررسی و مداقه فراوان است. در اولین حادثه رئیسجمهور آمریکا بدون استفاده از عوامل نیابتی، فرمان ترور فرمانده ارشد جمهوری اسلامی ایران، سردار سپهبد حاجقاسم سلیمانی، فرمانده بینالمللی مقاومت را که در قالب سفر رسمی از کشور عراق بازدید میکرد، صادر و مسئولیت آن را برعهده گرفت، ارتش آمریکا با زیرپاگذاشتن همه قوانین بینالمللی آن را انجام داد و آمریکاییها با سالها سابقه پنهانکردن جنایت در غرب آسیا و اقصینقاط دنیا اینبار رسما اعلام کردند که تروریستند.
مردم به صحنه آمدند، تشییع پرشکوه و میلیونی پیکرهای مطهر شهدای مقاومت تبدیل به صحنهای شکوهمند از همگرایی اجتماعی حول گفتمان انقلاب اسلامی و ابراز وفاداری به آرمانهای امام و بیعت با خط امامین انقلاب شد و یومالله دیگری در تاریخ این سرزمین ثبت شد.در پاسخ به مطالبه رهبری و مردم در انتقام سخت، برای اولینبار پس از دههها سلطه بیچون و چرای ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد با ۱۳ فروند موشک در میان فعالیت همه سامانههای پدافندی دشمن و در عین آمادگی همه نیروهایش، به هژمونی شکستناپذیری امریکا پایان داد.
میدانیم تجارت سلاح و فروش اسلحههای بهاصطلاح پیشرفته، تجارت اول ایالات متحده در منطقه است و از این رهگذر میلیاردها دلار سلاح پدافندی در منطقه به فروش رسانده است که با این حمله نشان داده شد آن گنبدهای آهنین بسان خانه عنکبوت بیش نیستند که این روز مبارک یومالله دیگری را در تاریخ جهان ثبت کرد. اما حادثه تلخ و دردناک سقوط هواپیمای اوکراینی که حامل ۱۷۶ مسافر خصوصا جوانان برومند این سرزمین – که بهدنبال تحصیل مهاجرت کرده بودند.- سپاهیانی را که از جهاد اصغر پیروزمندانه بازمیگشتند، به جهاد اکبر فرا خواند. خبر یک جمله بود و غیرقابل باور: «اشتباه انسانی در شلیک سامانه پدافندی عامل سقوط هواپیمای مسافربری بوده است.» فرماندهان سپاهی که از رزم با آمریکای جنایتکار بازمیگشتند به جمع مردم آمدند و همه مسئولیت را برعهده گرفتند و از مردم عذرخواهی کردند.
یادمان نمیرود در حادثه مشابه در اصابت موشک پدافندی ناو وینسنس به هواپیمای ایرباس ایرانی در خلیجفارس در سال ۶۷ و شهادت ۲۹۰ مسافر آن، رئیسجمهور وقت آمریکا نشان شجاعت به فرمانده ارشد ناو اعطا کرد و این است تفاوت جبهه حق و باطل که در مواجهه کامل با یکدیگر هستند. اما در این میان اروپاییهای درمانده برای اینکه از غائله شلیک به جمهوری اسلامی عقب نمانند به مکانیسم ماشه برجام روی آوردند و ماشهای را چکاندند که دیگر تیری نداشت. برجام را موریانه خورده بود و جز توهمی چیز دیگری نیست. اما در این میان جامعه ما کم و بیش شاهد یک خطای انسانی دیگر نیز بود. این خطا در عرصه پدافند فرهنگی رخ داده است. این خطا نه در شلیک که در عدم شلیک هنگام حمله همهجانبه فرهنگی و اجتماعی دشمن است. این خطای انسانی مسئولان پدافند فرهنگی که عهدهدار مسئولیت دانشگاهها هستند، منجر به از دست دادن تعدادی از جوانان دانشجو نه در هواپیما بلکه در دانشگاههای پیشروی کشور شده است. صحنههایی دردناک که دشمن برای پوشش دادن شکستهایش به آن متوسل شده و برایش سخنرانی میکند و توئیت میزند. اما اینبار نه کسی در قاب تلویزیون آمد که مسئولیت این تلفات دردناک را بپذیرد و نه کسی بهدنبال اپراتوری است که در پدافند فکری به وظیفه خود عمل نکرده است. صحنههایی که این روزها ترامپ به آن تکیه میکند در دانشگاه شهیدبهشتی است.
دانشگاهی که دشمن با تحریم آن و ترور استادان این دانشگاه، ازجمله شهید دکتر شهریاری و ترور ناموفق دکتر عباسی در میدان دانشگاه نتوانست در اراده دانشمندان و جوانان مشتاقش ذرهای خلل وارد کند.امروز مسئولان این تقصیر و قصورها در عرصه پدافند فرهنگی و اجتماعی سرزمین ما از هجمه تمامعیار فرهنگی دشمنان آشکار کجایند. در صحن دانشگاه آنچه نباید، اتفاق میافتد، شعارهایی هنجارشکنانه و دشمن شادکن که حتی از شنیدن آن شرم داریم و کار تا آنجا پیش میرود که اندک دانشجویان به صحنه آورده شده در یک نمایش مضحک، به شستوشوی چهره آلوده و پلید آمریکای جنایتکار پرداختند و دستاویزی برای بازسازی چهره شکستخورده ترامپ در تغییر رفتار ملت بزرگ و آمریکاستیز و استکبارستیز شدند، درست است که در یک دانشگاه ۲۰ هزار نفری جمعشدن ۲۰۰ نفر بهمعنای نظر دانشجویان نیست، اما همانطور که در حادثه غمانگیز سقوط هواپیمای اوکراینی ملت ابراز تاسف و تاثر کرد، از دست دادن یک نفر هم برای ما مهم است.
سوال اینجاست که چه کسی باید مسئولیت بپذیرد و آیا بسان آن فرمانده شجاع و صادق از صحنه جنگ بازگشته جرات عذرخواهی از ملت بزرگ ایران را داریم. روی سخن من با دانشجویانی که احیانا سوالاتی در ذهن دارند یا اعتراضهایی دارند، نیست؛ روی سخنم به خودم و دیگر مدیران و مسئولان فرهنگی دانشگاهها در سالهای متمادی اخیر است. بپذیریم که در تربیت اجتماعی نسل جوان در انجام رسالت خود کوتاهی کردهایم و بیشک در آنچه انجام دادهایم کمتوفیق بودهایم. پای صحبت جوانان ننشستهایم و شبهات را به هنگام خود پاسخ ندادهایم.
وظیفه ما صرفا آموزش عالی نبوده است که در آموزش کموبیش موفق بودهایم، چراکه دانشآموختگان دانشگاههای پیشروی ما بدون هیچ کاستی در آموزش جذب بدنه پژوهشگری دانشگاههای پیشروی جهان شدهاند. ما در تربیت اجتماعی کمکاری کردهایم، دانشگاه از مردم صبار و شکور جامعه پیشروی استکبارستیز جامانده است. شبهات، جوان دانشگاهی را بهخود مشغول کرده است.
در پایان سخن بهره میبرم از نامه ۳۱ نهجالبلاغه امیرالمومنین (ع) به فرزندشان در بازگشت از جنگ صفین که فرمود: «فرزندم قبل از آنکه بعضی از خواهشهای نفس تو یا فتنههای دنیا نسبت به تو از من سبقت گیرد پس همچون شتر سرکش شوی، زیرا دل جوان چونان زمین کشت نشده است، که هر بذری در آن افکنند، میپذیرد. من نیز پیش از آنکه دلت سخت شود و خردت مشغول شود، به ادب آموزیت پرداختم. تا با اندیشهای استوار در کارها به امری روی آوری که مردم کارآزموده تو را از طلب و آزمودن آن بینیاز ساختهاند.»
آری ما در انتقال تجربیات تاریخی مان به نسل جوان کوتاهی کرده ایم و دیگران از ما پیشی گرفتند، اجازه داده ایم که هجمه فرهنگی دشمن بخشی ولو اندک از جوانان خوب این سرزمین را مورد حمله قرار دهد و سامانه های پدافنی فرهنگی ما به هنگام از کیان فرهنگی ما دفاع ننموده است
در آخر پیشنهاد می کنم شورای انقلاب فرهنگی فارغ از شعار زدگی در موضوع ورود کند و یک بار با آسیب شناسی واقعی کاستی هایمان را در مقابله با هجمه فرهنگی دشمن باز شناسیم