امروز جهان، بله جهان یعنی اکثریت کشورهای این کره خاکی گرفتار یک پاندمی است. کشور ما نیز به عنوان یکی از کشورهای جهان از شیوع این ویروس در امان نمانده است و اتفاقاً قبل از رشد بی سابقه این ویروس در اروپا یکی از کانون های جدی آن پس از آسیای شرقی به حساب می رفت و امروز هم اگر آن را جدی نگیریم؛ طوفان این بادی که کاشته شده مسلما در راه خواهد بود.
در این شیوع گسترده ویروس کرونا و تلفاتی که حادث شد؛ رفتارهای متفاوتی را از مردم شاهدیم و این رفتارها به باورهای هر جامعه مرتبط است و ریشه در باورپذیری مردم آن جامعه در مواجهه با وقایع دارد. بدیهی است مردمی که درگذشت انسان ها را با حضور در مراسم تدفین و ختم و شب هفت و دیگر مراسم متوفی احساس می کنند؛ با مردمی درگذشت انسان ها را فقط با شنیدن خبر فوت آن ها حس می کنند؛ باورپذیریشان نسبت به مرگ آور بودن پدیده ها متفاوت است. گروهی که عبادت را فقط و فقط از طریق حضور در اماکن مذهبی دریافته اند و به عبارتی خدایشان فقط و فقط در کلیسا و مسجد حضور دارد با در دسترس پذیر بودن اماکن مذهبی در هر شرایطی موافق هستند و بستن در این اماکن را مساوی با بستن در ارتباط با خالق هستی و اولیا الله می دانند.
اما اجازه دهید بررسی موارد بالا را به وقت دیگر بسپاریم و با توجه به چالش هایی که سعی می کند بطور کاذب جدال علم و دین را در این معرکه کرونایی راه بیاندازد از زاویه دیگر به ظهور این پیش آمد در جهان بشری بپردازیم. نسلی که ما با آن مواجه ایم، نسلی است که مقهور توسعه علمی و فناورانه مغرب زمین است و دهه هاست به یک کمال انگاری در تکیه به علوم و فناوری بدست آمده توسط بشر امروز رسیده است و نگاه توحیدی آن به خدای ساعت ساز تقلیل یافته و خدای او حداکثر خدای یکشنبه های کلیسایی و حلال مشکلات فردی است و خدایش در رفتار اجتماعی شاهد و ناظر نیست و آنچه رفتار اجتماعی اش را می سازد دستاوردهای علمی و فناورانه دهه های اخیرش است.
این انسان باور ندارد که علم به یکباره این چنین در آغاز سال ۲۰۲۰ کم بیاورد و مشکل بزرگی در سر راه زندگی عادی و ارتباطات او خلق کند. او عادت ندارد پزشک به او بگوید برای این بیماری ساده درمانی را سراغ ندارد و دارویی هنوز کشف نشده است. او معجزات عجیبی را از علم پزشکی سراغ دارد؛ از پیوند اعضای دیگری به او تا خلق پوست و رگ مصنوعی و دیگر اعضا.
اما حالا چه شده که این طبیب قرن بیست و یکمی تنها به او می گوید در خانه بنشین. بحث بر ناکارآمدی مطلق علم، این فضیلت اعطایی خداوند به بشر نیست. نمیگوییم توصیه های پزشکی را باید کنار گذاشت. ما مفتخر به نگاهی در دین هستیم که توصیه پزشک الزام شرعی می آورد. مساله چیز دیگری است بحث بر سر شکست باور کمال انگاری علم قرن مدرن و حاکم دانستن آن بر همه چیز است. میگفتند بشر دیروز خداپرست بود چون نادانسته هایش از هستی بیشمار بود و خدای را جای این علل مجهول می نشاند و امروز انسان عالم، همه چیز را می داند و بر همه چیز تواناست پس خدای را در حد خدای خالق باید قبول کرد و بشر فعال و توانا بر همه چیز است. آری این ویروس با همه کوچکی اش شبیه همان قدرت ارتباطی اینترنتی، همه جهان را خیلی سریع درنوردید و با خود این پیغام را به همراه داشت که ای انسان چه چیز تو را نسبت به پروردگار کریم ات مغرور کرده است. «یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ» (سوره انفطار آیه ۶)
چه این ویروس دستاورد زرادخانه بیولوژیک بشری با هدف نسل کشی باشد که احتمالش می رود و چه در نتیجه خوردن مورچه خوار یا خفاش توسط مردم ووهان چین، هر کدام که باشد کلام حضرت حق را به یاد آوریم که فرمود: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» (سوره روم آیه ۴۱) آری این بیماری شایع شده در کل کره خاکی به ما روی تلخ کردارمان را می چشاند و به ما میفهماند که راهی جز بازگشت نداریم به دامان خداوندی که خالق و حاکم بر هستی و حکیم و مهربان و درگذرنده از اعمال زشت ماست.
دستاوردهای بشری را باور داریم اما در حد وسیله ای که خدای بزرگ خود، راه رسیدن به آن را برای ما فراهم آورده است. ما در عرصه فردی و اجتماعی نیازمند تقویت باور توحیدی خود هستیم شرک آشکار و پنهان را باید کنار بگذاریم و این ابتلای وارد شده به جهان هستی، تلنگری است که باورهایمان را و در پی آن رفتارهایمان را خدا محور کنیم تا به سعادت برسیم.
«خداوندا، ای کسی که گره مشکلات و بدی ها به دست او گشوده می شود و برون رفت از این مشکلات از او خواسته می شود؛ تو وسیله سازی. در آن چه پیش آمده که مرا با غم و اندوه درگیر کرده است، تنها تویی راهگشا و دافع شر. ای مهربان ترین مهربان ها و پرورش دهنده جهانیان.» (برگرفته از دعای هفتم صحیفه سجادیه)